جمعه هایی که خونه تمیز هست و غذا از قبل آماده و صبح زود میریم پارک و یک دلسیر بدون ماسک نفس میکشیم و صدای تاب تاب عباسی خوندن آینه فضا رو پر میکنه رو خیلی دوست دارم . بعد از مدت ها این اولین جمعه ای بود که خونه بودم . جمعه ها از ساعت 8 تا 4 عصر کلاس دارم و پنجشنبه که اعلام کردند این هفته تعطیل هست و کلاس نداریم بسی خوشحال شده و شروع به تمییز کاری کردم و برای خودمون جمعه رویایی برنامه ریزی کردم
ولی
از شانس
نصف شب با صدای داد سنگ از خواب پریدم و دیدم افتاده وسط اتاق .گفت بیدار شدم برم آب بخورم زانوم پیچ خورد . غرغر کنان بلندش کردم و براش آب آوردم و گفتم مگه زانو پیچ میخوره و رفتم خوابیدم . ساعت 6 صبح با صدای ناله بیدار شدم گفتم خوب نشدی گفت بیا ببین . رفتن همانا و دیدن یک ورم اندازه توپ فوتبال در زانو همانا . اونقدر ورم کرده بود که ترسیدم . رفتم آروم در خونه مادر سنگ رو زدم و گفتم بیاد بالا پیش آینه بخوابه و ما رفتیم بیمارستان . بعد از عکس گفتند ضرب دیده . حالا کجا خورده و چطوری ضرب دیده نمیدونم . سنگ میگفت بیدار شدم تا وسط اتاق اومدم پام از زانو پیچ خورد ولی به جایی نخورد. گفتند تورمش تا یک هفته خوب میشه و دردش تا سه روز از بین میره فقط از این پا کارنکش . برگشتیم خونه و تا شب به ناز کردن و آه و ناله و مریض داری از لوس ترین مریض دنیاسپری شد .
صبح با اسنپ رفت و قرار شد عصر من برم دنبالش که الان تماس گرفت و گفت یکی از بچه ها میاره . خدا خیرش بده
آخ آخ
اگه قرار بود آقایون پریود بشن
تصور کردنش سخته
صدای ناله........
همه جا رو هم به خون میکشیدند
آن شاالله زودتر خوب بشه. همسر من هم خدا نکنه پشه نیشش بزنه. تا اون دنیا میره من رو هم میبره
مردها کلا تحمل درد کمتری دارند ودر بیماری بسیار لوس تشریف دارند
لوس ترین مریض دنیا رو خوب گفتی!
آقای میم دوتا جمعه است که یکبار کمرش و این هفته گردنش گرفته و کار من شده روغن و ماساژ و حوله ی گرم درمانی
خدا صبر بده