دوندگی

حدود دو ماه پیش شاید هم کمی بیشتر بود که گفتم برم دنبال مدرک دانشگاهیم . یادمه بعد از دفاع چند تا برگه دادن بهم و رفتم امضاها ی اساتید رو گرفتم  و چند ماه بعد هم مقاله پذیرفته شد و به دانشگاه ارائه دادم و ازشون پرسیدم باید چیکار کنم گفتند برو بعد از ثبت نمره بیا دنبال کارهات و چون از اون موقع دیگه نیازی نداشتم و به بارداری و زایمان و باقی زندگیم خورد کلا فراموش کردم . دقیقاآبان ماه بود که رفتم و آموزش گفت باید بری از پژوهش فرم ها رو بگیری . رفتم پژوهش تازه مشکلات شروع شد . اون تایم خیلی شلوغ بود و گویا زمان دفاع رو تمدید کرده بودند که مسئول محترم گفتند برو 15 آبان بیا . 15 آبان رفتم بعد از یکساعت معطلی گفت ورودی های قبل 95 یا 96بایددر پژوهشیار ثبت نام کنند و تمامی مراحل رو طی کنند . وارد شدم دیدم باید تمام مراحل پرویوزال و پایان نامه رو از اول داخلش تعریف کنم  . از انتخاب استاد و تصویب پروپوزال تا زمان دفاع . پرسیدم چطوری استاد انتخاب کنم گفتند چقدر سوال می پرسی برو انجام بده  اول آذر بیا . عملا هیچکاری نمیتونستم بکنم . اصلا مگه میشد استاد انتخاب کرد و رفت مجددا در گروه تایید گرفت . اول آذر رفتم گفتند تا 15 ام تعطیل هستیم . 16 ام رفتم اونقدر گیر بازی در اوردم که نمیدونم چیکار کردند که گفتند پرو پوزالت رو آپلود کن . گفتم پروپوزال من کجا بود . اما خب مشکل من بود اومدم خونه و کلی زیر و رو کردم و نهایتا یادم افتاد اون زمان برای استاد ایمیل کردم . پیداش کردم و فرستادم . فرداش رفتم گفتند باید اساتید راهتما و مشاور تایید کنند . گفتن شوخی میکنید . من چند سال گذشته از کجا پیداشون کنم . اما خب باز مشکل من بود . برای استاد راهنمام پیام فرستادم اصلا منو نمیشناخت . آخر سر گفت مشکلت کجاست گفتم فلان موضوع گفت بررسی میکنم نگاه کرد گفت من چیزی داخل سامانه خودم از تو نمیبینم برو از پژوهش پیگیری کن . باز رفتم دانشگاه هر بار هم نزدیک 3 ساعت معطل میشدم تا یکی جوابم رو بده . آخر سر گفتند نمره ات نیومده . گفتم مگه میشه . سه سال گذشته . نمره نیومده . گفت برو  پیرینت کارنامه رو بگیر  . رفتم پرینت گرفتم بردم آموزش گفت این نه کارنامه سامانه سیدا یا سیتا . گفتم اون چیه . خانمه خودش گرفت گفت ببر کارشناس گروه . بردم کارشناس گروه . گفت این بدرد نمیخوره باید کارنامه سامانه آموزشیار رو بگیری . گفتم اون چیه گفت یک سامانه جدید . یک هفته هر چقدر سعی کردم نتونستم وارد سامانه بشم باز رفتم دانشگاه گفتند یوزر پس رو اشتباه میزنی . یوزر پس شده فلان چیز . فلان رو زدیم دیدم برام بدهی زده 1میلیون و 350 هزار تومن . گفتم مگه میشه . گفتند سامانه اشتباه نمیکنه . بلاجبار پرداخت کردم دیدم باز رد 850 هزار تومان بدهی اون رو هم پرداخت کردم باز دیدم زد 320 هزار تومان بدهی که قاطی کردم . گفتند احتمالا اشتباه شده برو مالی  . رفتم مالی گفتند اشتباه شده بستانکار ثبت شده گفتم بهم برگردونید لازم دارم گفتند بعد از اینکه همه کارات تموم شد بیا فرم پر کن تا بررسی بشه . اما خب کاری کرد که سامانه برام باز شد . و پژوهش دید واقعا نمره ثبت نشده . یکسری برگه دادند دستم که برو امضابگیر . گفتم من همه این کارها رو کردم گفتند نیست و از اول . حالا من از کجا اساتید رو پیدا میکردم برای امضا . پدرم در اومد با هزار بدبختی امضا رو گرفتم و نکته جالب برای گواه بر اینکه من این کارها رو قبلا  هم انجام داده بودم پیدا شدن فرم اصلاح پایان نامه و تحویل رساله به کتابخانه بود ولی باز گفتند مجددا CD رو بهمون بده .همه اونا رو دادم . ولی تا الان هنوز نمره ثبت نشده و کارم هیچ پیشرفتی نداشته . این سه هفته خیلی کار داشتم اما بازاز هفته آینده باید برم دنبالش تا حداقل مدرک موقت رو بگیرم .

کلی اتفاق افتاده این مدت . اتفاق های خوب و اتفاق های نه چندان خوشایند . آینه شیرین تر شده و هر لحظه که بغلش میکنم از خدا می خوام این لذت رو برای همه دوستدارانش به ارمغان بیاره . چند وقت پیش براش مداد شمعی گرفتیم . برده داده به آقای  صندوق تا حساب کنند . سنگ پرسید چقدر تقدیم کنم . عدد رو گفتند . کارت رو میخواست بده به آقا ، آینه گفت بده من بدم . دادیم . کارت رو گرفته سمت آقا به آقا میگه خف خیف لطفا . ( تخفیف لطفا ) اونقدر خندیدیم . فروشنده هم اونقدر خوشش اومده بود که یک فرفره بهش داده میگه این جایزه من به شما . ازش گرفته میگه جایزه . میگه بله برای شماست . میگه نه کابز( کاغذ ) نداره . ما همیشه وقتی براش چیزی میخریم کادو میکنیم . کلا من این عادت رو دارم و حتی برای خودمم کتاب بخرم کادو میکنم . حس خوبی داره امتحان کنید . دنیای بچه ها خیلی قشنگه . طوطی های شیرین زبونی که حرف های قلمبه سلمبه میزنند و دهان آدم از تعجب باز میمونه .

نظرات 12 + ارسال نظر
ماری شنبه 2 اسفند 1399 ساعت 13:01

اگر تهران مرکز خوندین، واقعا حق دارین، بی نظم و اصلا جوابگو نیستن، کاملا سربه هوا

بله، تهران مرکز بودم

گندم سه‌شنبه 21 بهمن 1399 ساعت 11:27 http://minima.blog.ir

منم هنوز اصل مدرکم رو نگرفتم و فکر کنم همین بلاها قراره سرم بیاد. همون موقع گفت فردا حاضره ولی ما به کپی برابر اصلش قناعت کردیم و برگشتیم شهرمون .

اصل مدرک کاری نداره اون رو خود وزارت علوم آماده میکنه دوندگی نداره
موقت اما کار دانشجو با دانشگاه هست
انشالله که شما راحت بگیری

حوا دوشنبه 20 بهمن 1399 ساعت 13:00

کاش زودتر اقدام میکردی...
یاد خودم افتادم که میخواستم مدرک بگیرم...
یه آقایی بود توی آموزش که کار رو زورش میومد راه بندازه...
منم پیله شدم و اینقدر پیگیری کردم
دلم نمیخواست آشنا بازی انجام بدم آخرش اینقدر اذیت کرد رجوع کردم به آشنامون که توی مرکز اصلی اون دانشگاه بود که گفتند شماره نامه رو ازشون بگیرم که زودتر کارم راه بیوفته...
وقتی رفتم بهش گفتم شماره نامه رو میخوام گفت که نمیشه بهت بدم محرمانه است
که بهش گفتم آقای فلانی از مرکز گفتن شماره رو بهم بدید.. این رو که گفتم بیشتر حرصش گرفت ، چون مجبور بود دیگه شماره رو بده
آخرش هم واگذار کرد به یکی از خانمهای همکارش
وقتی توی اتاق اونطرفی بودن صداشون اومد که خانومه بهش گفت چرا بهش نمیدی که اون آقا جواب داد زورم میاد دلم نمیخواد بهش بدم...
شوکه شدم اصلا
ولی بالاخره بعد از سه ماه دوندگی مدرک موقتم رو گرفتم...
اگر از همون اول پیش اون آشنا میرفتم اینقدر طولش نمیدادن

دانشگاه محل کارم خود همکارا پیگیر کار دانشجو میشن.. جناب رئیسمون میگه نباید کار دانشجو روی زمین بمونه... سریع انجام بدید...

متاسفانه منطق یکعده ضرب المثل تا نباشدچوب تر فرمان نبرد ....
اینجا مسئله کار نکردن نیست خودشون هم میگن با این تفییر سامانه و شیفتی شدن دچار مشکل شدن وگرنه فقط من نیستم . خودشون میگن نمره ثبت شده ول در سامانه قبلی و باید در دو تا سامانه دیگه هم ثبت بشه که خودشون هم نمیدونند کی باید ثبت کنه . وگرنه آموزش خیلی راهنماییم کرد . بی مدیریی داره موج میزنه
ما سر بیمه همسرم این حالت کار نکردن رو دیدیم و نزدیک 7 ماه بیمه همسرم به خاطر گم شدن پرونده و جواب مسئول مربوطه که اینجا نیست پزداخت نشد . آخر سر رفتیم مدیریت شکایت کردیم و صدامون رو داخل شعبه بالا بردیم منشی ریاست خودش دست به تلفن برد و از مسئول پرسید و اون هم گفت رفته شعبه فلان . یعنی چیزی کمتر از یک دقیقه اما 7 ماه کار ما رو حاضر نشد انجام بده . آخر هم رفتم تو اتاقش گفتم میمردی از اول میگفتی گفت دلم نخواست خواستم ببینمچه غلطی میکنی به همین راحتی اما در مقابل در شعبه ورشو تامین اجتماعی خانمی بود که اونقدر کارها رو خوب و دقیق انجام میداد که الان هم با گذشت چندین سال هر جا حرف از کار اداری باشه ایشون رو مثال میزنم .

سحر یکشنبه 19 بهمن 1399 ساعت 13:25

به سلامتی کارات داری انجام می دی
کلابعصی جاها نظمشون کم مخصوصا دولتی
اما خداییی دانشگاه ما عاااالی بود هم پرسنل هم سوادشون هم کار راه انداختنشون همه چیشون.فقط خیلی گرون و پولی بود دانشگاه دیگه ولی نظم و مدیریت عالی
قربون تخفیف گفتنش

محدثه شنبه 18 بهمن 1399 ساعت 07:56

اینجا زبل باشی و بالا سر کار بمونی، بهش نمیرسی چه برسه که اهمال کاری بشه برای کاری... اون مبالغی که واریز کردین هم اول پیگیری میکردین، همینجوری گفتن بریز شما ریختی خوششون اومده دوباره گفتن ، شما بازم ریختی دوباره گفتن، صداتون درومد گفتن نه چیزی نیست... واقعا اگر تک تک ما پیگیر و گیر کارمون باشیم و ول کن معامله نباشیم ، سیستم خودبخود درست میشه

اون مبالغ در سایت نشون داده می‌شد،. قبلش هم مالی رفتم گفتند بدهی داری باز نمیشه البته اولی رو خودمم در سایت دیدم نشون داده شد من ریختم تا خواستم وارد شم باز دومی رو دیدم که کارشناس گروه گفت منم این مبلغ رو میبینم و به خودم هم نشون داد، سومی هم همینطور بود اما چون دیگه صدام دراومد برگشتم مالی که گفت بستانکار خورده برات

شبنم جمعه 17 بهمن 1399 ساعت 11:26

سلام
مشکلت به خاطر عدم ثبت نمره هست اگه نمره ثبت بشه دیگه شامل تغییرات سامانه نمی شید

سلام
بله، پژوهش گفت نمره ثبت بشه کارت تمومه
اینکه بعد از دو سه سال هنوز ثبت نشده جای تعجب داره، من نباید کوتاهی میکردم و همون موقع اقدام میکردم

نجمه پنج‌شنبه 16 بهمن 1399 ساعت 14:07

از روزی که دفاع کردم، هر روز پدرم ازم میپرسید، کی مدرکتو میگیری
من خیلی پیگیر بودم، تهش ام وقتی احتیاج داشتم، مدرکم تو پست گم شد. با عکسش کارم راه افتاد. اما انصافا انقدر اذیت نشدم. انشالله به زودی برای شما هم حل بشه

من خودم غفلت کردم اگر به موقع اقدام میکردم به این تغییر سامانه ها نمی‌خورد
اما اینکه واقعا نمره ام ثبت نشده دیگه خنده داره

آرزو پنج‌شنبه 16 بهمن 1399 ساعت 02:18

یا علی
وااای منم چند سال گذشته و نرفتم مدرکم رو بگیرم.ای خدا
منم خورد به بارداری و زایمانم.تو یه شهر دیگه هم هست با 4/5ساعت فاصله
بعدعید برم ببینم چه میشه

انشالله که مال شما راحت باشه، دانشگاه ما خیلی اذیت میکنه

نسترن چهارشنبه 15 بهمن 1399 ساعت 11:15 http://second-house.blogfa.com/

ولی من پروسه گرفتن مدرک ارشدم انقدرخوب بود ، همه چی اینترنتی و با تلفن
یه روزم حضوری رفتم و سی دی و فایلهام تحویل دادم و رفتم دبیرخونه و تمبر باطل کردم و مدرک موقتم گرفتم و برگشتم
کاش اولین فرصت اقدام میکردین، هر روز قوانین جدید میاد و سامانه ها عوض میشن

کار خوبی کردین . من تنبلی کردم باید همون زمان میرفتم دنبالش
دانشگاه ما تلفن که اصلا جواب نمیده . حضوری هم برنامه روزهای کاری کارمندها رو نمیدن و میگن محرمانه است اینطوری میشه که هر بار که میریم یکی نیست و کارها میمونه

مینو چهارشنبه 15 بهمن 1399 ساعت 07:18 http://Rozhayetanhaie.blogsky.com

عزیزمممم
تخفیف میخواسته

چقدر دانشگاهتون اذیت کرد امیدوارم درست بشه

بله خف خیف میخواست

دل آرام چهارشنبه 15 بهمن 1399 ساعت 00:37

دوندگی رو دیدم گفتم لابد گیر مدرک گرفتن افتادی
باورت میشه داداشم به خاطر گیج بازی های آموزش دانشگاه هم یه شغل دولتی رو از دست داد هم ارشد رو و هم چون فکر می کرد تقصیر خودشه افسردگی گرفت بعد از خرابکاری دانشگاه تو مدرکش و دو سال طول کشید تا با پیگیری بابام تونست مدرک رو بگیره کلی هم پول داد تازه
بابام آخر سر تهدید کرد که می‌ره دیوان عدالت اداری

کار من دوندگی واقعا نباید داشته باشه تغییر سیستم رو دانشگاه داده نباید مشمول دانشجویان سال های قبل که تمام کارهاشون رو انجام دادن باشه، من اصلا مقاله بیسی که پایان نامه رو بر اساس اون کار کردم یادم نبود، خیلی ایرادهای الکی گرفتند

یونیکت چهارشنبه 15 بهمن 1399 ساعت 00:24 https://uniket.ir

باز خوبه رفتی تا اینجا
من ترم شیش با معدل نه انصراف دادم
اونم از یه دانشگاه دولتی فوق العاده

من معدلم خوب بود، اصلا به خاطر معدلم باید زودتر میگرفتم، تنبلی خودم الان کلی دوندگی گذاشته رو دستم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.