بهار خواهد آمد

امروز صبح اون پول زور مهد رو پرداخت کردم، ساعت 1  برام پیغام فرستادند که لطفا یک شماره کارت برامون ارسال کنید خطایی رخ داده، فرستادم دیدم کل پول رو همون لحظه برگردوندند و گفتند محاسبات مالیمون اشتباه بود و عذرخواهی کردند و گفتند انشالله این باعث عدم همکاری در سال آینده نشه گفتم نه این چه حرفیه و اینچنین ختم به خیر شد

الان هم باهاشون تماس گرفتم و بعد از کمی صحبت و خندیدن گفتم اما دوتایی ضرر کردیم گفتند چرا گفتم هم من 700 تومان پول کارمزد کارت به کارت دادم هم شما

خدا رو شکر تمام شد، من اصلا و ابدا اهل درگیری نیستم از حقم دفاع میکنم اما کلا اهل ناراحت کردن کسی یا دل چرکین بودن از کسی نیستم 

دیروز عمه رو بردم بیمارستان و گچ پاشون رو یک هفته زودتر باز کردند، کلی موارد ایمنی و بهداشتی رو رعایت کردم  و عمه و همسرشون کلی دعام کردند

آینه حسابی شیطون شده، دایره لغاتش خوب شده، از خونه موندن و پارک نرفتن خسته شده و هر چقدر تو خونه بازی های جدید میکنیم کاپشن و کلاه بدست همش میگه تاب تاب پارک ددر، علاقه مند به کتاب شده و خودش کتابش رو میاره و میگه اون(یعنی بخون)، اتفاق های مربوط به خودش رو میتونه با زبان خودش و اشاره تعریف کنه، مثلا دیروز وقتی برگشتم خونه اومد و برام با زبان و حرکت تعریف کرد که رفته بالای دراور و آینه رو هل داده و مامان جون دعواش کرده و بعد بوسش کرده و حتی ادای بغض کردن خودش رو هم نشون میداد

نظرات 2 + ارسال نظر
سحر شنبه 17 اسفند 1398 ساعت 16:57 http://Senatorvakhanomesh.blogfa.com

خداروشکر که ختم به خیر شد

بله ، خدا رو شکر

ما و تربچه مون چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت 00:25 http://torobchenoghli.blogfa.com

خب شکر خدا ختم بخیر شد
نه فقط به خاطر پول
بلکه زیر بار زور رفتن ؛ زور داره :))

اینکه خودشون به این نتیجه رسیدن که پول زور و ناحقی بود برام ارزش داره

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.