پاییز آمد

این مدت بابت ریه ام دکترهای مختلفی رفته بودم تا اینکه نهایتا تونستم از دکتر خودم هم برای بابا و هم برای خودم برای امروز وقت بگیرم . صبح رفتیم . من که همون تست اسپیرومتری رو هم نفس کم میاوردم . اول بابا داخل شد و ویزیت شد و بعد من . تا نشستم گفتم آقای دکتر وضع پدرم چطور بود . گفت به پدرتون هم گفتم ایشون خدا رو شکر خوب هستند و مشکلی ندارند و از من نمره 20 گرفتند اما با توحه به جواب تست اسپیرو متری و صدای اضافه ای که موقع نفس کشیدن دارید و به راحتی قابل شنیدن هست اوضاع شما اصلا خوب نیست . بهش شرح حال دادم و خودشون هم معاینه ای کرد و گفت علاوه بر آسم الان برونشیت هاتون هم درگیر شدند و دارو دادند و دو تا آزمایش و گفت هفته آینده بیا تا ریه ات رو شستشو بدم . بعد گفت حتما حتما زیر نظر یک متخصص تغذیه وزنتون رو کم کنید و وقتی جواب آزمایشی که اسفند ماه انجام داده بودم رو دید گفت برای این چربی بالا دارو خوردی ؟  راستش من LDL  و گلسترول بالایی داشتم و همون زمان هم به دکتر نغدیه گفتم بهم دارو بده گفت این دارو نمی خواد . خودش پایین میاد . دکتر بهم گفت  شما مگه بی سواد هستی که وقتی خودت میبینی یک فاکتور مهم در بدنت این همه بالاست به حرف یک دکتر تغذیه گوش میدی . اشتباه از خودت بود باید به یک دکتر غدد مراجعه میکردی و یا نهایتا به دکتری که بچه ات رو میبردی میگفتی . گفتم دکتر فکر  کردم در دوران شیردهی نمیشه دارو خورد . گفت اشتباه فکر کردی . اون شیری که به بچه ات دادی یک شیر پر چرب بی کیفیت بود . الان که گذشت اما یادت باشه در مورد سلامتی  هر عضو از بدنتون به پزشک متخصص خودش مراجعه کنید . بهم دارو برای پایین آوردن چربی داد و گفت حتما به یک دکتر تغذیه خوب مراجعه کن و رژیم های الکی که بدنتون رو ضعیف کنند نگیر .

اول مهر مثل همه اول مهرهای چند سال اخیر به شدت سرم شلوغ بود . صبح زود بعد از رفتن سنگ ، مامان پسری رفتیم دنبال کارها و ساعت 12 برگشتیم . سریع برای ناهار استانبولی درست کردم و سنگ هم اومد و رفتیم دندانپزشکی . دندون من رو درست کرد و بخیه لثه سنگ رو کشیدند و چون ساعت 5:30 کلاس پیانو داشتیم و یک ساعتی زمان بود رفتیم پارک و آینه یک دل سیر بازی کرد . دیگه یاد گرفته از پله های سرسره خودش بالا میره و سر میخوره و کلی کیف میکنه . البته برای بالا رفتن دستش رو رو پله ها میزاره و بعدش باید همه جاش رو بشوریم . کلاس پیانو هم خوب پیش میره .

آینه بوس صدا دار یاد گرفته و کلی دلبری میکنه .

مراحل بوس کردن آینه :

1- دهان مبارک رو به اندازه کروکودیل باز میکنه

2- دندان های مبارک رو به ناحیه بوس فشار میده و گاه گاهی گاز ریز گرفته میشه

3- یک من تف میریزه رو ناحیه بوس و نهایتا لب ها رو میبنده و بوس صدا دار شکل میگیره

کسی از دوستان در مورد فتق ناف چیزی میدونه ؟؟؟؟ چند روز پیش دیدم ناف آینه موقع سرفه بیرون میاد . در نت سرچ کردم  دیدم نوشته فتق ناف . حالا اینبار ببرم برای چکاپ به دکترش میگم اما گفتم شاید دوستان تجربه داشته باشند .

راستی پاییز مبارک . عاشق پاییز  و پاییزی ها هستم بلاخص آبان ماهی ها و علی الخصوص 10 آبانی ها


نظرات 6 + ارسال نظر
گندم شنبه 13 مهر 1398 ساعت 19:23 http://40week.blogfa.com

کجایی مامان آیینه ؟

دل آرام یکشنبه 7 مهر 1398 ساعت 08:57

نه دستی نوشت. منطقی هم بود. من رعایت کردم اذیت هم نشدم. همه ی مواد غذایی رو هم داشت از آجیل گرفته تا نون و برنج و خورشت و تخم مرغ و شیر و لبنیات.
فقط مقدارش محدود و بود و دو ساعت به دو ساعت یه مقدار کم غذا تو برنامه ام بود.

ممنون، اسمشون رو سرچ میکنم

شیرین چهارشنبه 3 مهر 1398 ساعت 21:58 http://khateraha95.blogfa.com/

خیلی مواظب خودت باش عزیزم
راستی فندوقم ابانیه

به به جمع آبانی ها جمع هست، قدر پسر آبان ماهی تون رو بدونید که مثل خانم های آبان ماهی بی‌نظیر هستند

گندم چهارشنبه 3 مهر 1398 ساعت 16:27 http://40week.blogfa.com

سلام امیدوارم بهتر شده باشی. آیینه چطوره ؟
خنده داره که اول از پله ها بالا رفتن رو یاد می گیرن بعد موقع پایین اومدن وحشت دارند .
منم آخرین آزمایشم هم تیروئید مشکل داشت هم چربی ولی فرصت نشد برم به دکتر نشون بدم و بعدترش دیگه فراموشش کردم الان که گفتی یادم اومد .
دقیقا اول مهر به همسرم می گم چقدر خودمو فراموشش کردم حتی گاهی دو روز میگذره تو آیینه به خودم نگاه نکردم

سلام
آینه خدا رو شکر خوب و سلامت هست
اوایل ار سرسره پایین اومدن براش سخت بود و ما می‌گرفتیم و با دستمون هم هدایت و کنترل میکردیم وقتی سر می‌خورد. دو هفته قبل بردیم گفتم بزار خودش بدون کمک بیاد پایین اومد و با باسن لیز خورد رو زمین بلند شد کلی خندید و از اون روز خوشش اومد و خودش میره بالا و سر میخوره و مجددا تکرار میشه اما بقول شما از پایین اومدن از پله ها میترسن هر چند که تازگی ها یاد گرفته نرده ها رو بگیره و خودش رو کنترل کنه
حتما آزمایشاتتون رو پیگیری کنید منم اگر این مشکل ریه نبود اونقدرها پیگیر نمی‌شدم اما واقعا اوضاع سلامتی بابت ریه و تنفس خراب است خراب

دل آرام چهارشنبه 3 مهر 1398 ساعت 09:31

من دکتر مژگان تمری رفتم رژیم بهم داد. واقعا خوب بود و اصولی. هر وقت هم مشکلی داشتم تو تلگرام گفتم بهش.
مواظب خودت باش.

سلام، رژیم رو دستی می‌نوشت یا از اون نرم افزاری ها بود، دو تا رفتم اما اصلا به دلم نشستن و احساس کردم دستوراتش ن خیلی دور از منطق زمانی هست مثلا میگفت اول تیر ماه هفته ای سه بار آش انار بخورم بهش میگفتم من اول تابستون انار از کجا پیدا کنم میگفت دارید بهانه گیری میکنید، اسمشون رو سرچ میکنم ممنون

سحر سه‌شنبه 2 مهر 1398 ساعت 23:32 http://Senatorvakhaomesh. بلاگفا. Com

نمی دونستم پاییزی تولدت پیشا پیش مبارک انشالله اسمتون بهتر بشه وزن واقعا اگه کنترل کنی خیلی عاالی منم در تلاشم آروم آروم این چهار پنج کیلو بیام پایین انشاالله برسم به وزن قبلیم حیف نمی شه باشگاه برم می رفتم عاالی بود. من دوبار داری قند و تیروئید داشتم ی زره اما بعدش حتی نتونستم برم آزمایش تازه دندون پزشکی باید برم برای دردم... چقدر نبازامون نزدیک به هم بود.
دلبری این بچه هاس که روپا نگاهمون می داره خدا حفظشون کته

سلام
حتما به خودتون برسید، بلاخص از نظر سلامتی، با بچه هم که باشگاه واقعا نمیشه رفت، منم باید وزنم رو کم کنم
کوچولوهای شما چطورن، در چه حالی هستند، فکر کنم الان دیگه باید نشسته باشن و در حال آویزون شدن از وسایل برای ایستادن باشن
هر دو رو از طرف من محکم بچلون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.