تجربه جدا کردن جای خواب

من از زمان حاملگی در مورد بعضی از مسائل که در آینده ای نزدیک قرار بود باهاش مواجه بشم مطالعه میکردم . مسائلی مانند از شیر گرفتن ،از شیر شب گرفتن ، استحما م کردن ، مواجهه با بیماری،جدا کردن جای خواب ، از پوشک گرفتن و ....

حالا می خوام اولین تجربه ام رو که خیلی زود باهاش مواجه شدم بنویسم

جدا کردن جای خواب

از روز اول از اینکه بچه کنار پدر ومادر بخوابه بدم میومد . در اطراف  و آشناهامون هم خیلی ها رو دیده بودم که با این مشکل مواجه بودند . یکی برادر خودم که هنوز دختر   10سالشون باهاشون می خوابید . خیلی ها رو دیده بودم که کلی وقت و پول  و وسواس صرف انتخاب  و خرید تخت کودک کرده بودند و هیچ استفاده ای ازش نمیکردند . ده روز و نه شب خونه مادرم بودم و شب دهم برای خواب برگشتم خونمون و مستقیم آینه رو گذاشتم رو تخت خودش . خودمون تشک انداختیم زیر تختش و خوابیدیم . هر وقت که برای شیر بیدار میشد بغل میکردم و شیر میدادم و مجددا میذاشتم سرجاش . تمام کاور و محافظ های دور تخت و بالش و هر چیز اضافی رو برداشته بودم . فقط تشک بود . حفاظ تخت رو هم پایین داده بودم و تا هر وقت که میخوام بتونم راحت ببینمش . تا صبح هم چند باری من و سنگ بیدار میشدیم و بهش سر میزدیم . صادقانه میگم اینکار خیلی سخت بود . چون اول سزارین شده بودم و با وجود اینکه بارها گفتم که اصلا درد نداشتم اما خب ممکن بود دردی به سراغم بیاد . دوم اینکه مدام باید از خواب نازم بیدار میشدم و بلند میشدم و آینه رو بغل میکردم و میرفتم میشستم رو مبل و بهش شیر میدادم و آروغش رو میگرفتم و اینچنین اصلا خواب برام مفهوم نداشت . بعد از پایان یک ماهگی سنگ موند داخل اتاقش  و ما هم اومدیم داخل اتاق خودمون .و همچنان سر زدن های مداوم ادامه داشت . تصمیم گرفتیم دوربین بخریم که متاسفانه با افزایش قیمت شدید مواجه شدیم و قیدش رو زدیم . اگر کسی توان مالی خرید دوربین رو داره خیلی مناسب هست و می تونه هر لحظه اتاق رو چک کنه و دیگه نیازی به بلند شدن از رختخواب و  سر زدن های مداوم نیست . البته دوربین هایی که به موبایل وصل میشن قیمت مناسب تری داشتند اما سنگ دوست نداشت و ترجیحش خرید دوربین مانیتور دار بود که ما نخریدیم . از سه ماهگی هم که آینه غلت زدن یاد گرفت حفاظ تخت رو بالا کشیدیم و کاورها رو بستیم . تا 6 ماهگی اوضاع همین شکل بود . از 6 ماهگی با سرد شدن هوا و سرد بودن بیش از حد اتاق خواب ها تشک ها رو مینداختیم داخل سالن و همگی اونجا می خوابیدیم . البته سنگ رو تشک خودش و کمی فاصله دار از ما . دلیل اینکار این بود که بچه ها وقتی کنار مادر میخوابن به بوی سینه مادر وابسته میشن و دوست دارن از سینه مادر به جای پستونک استفاده کنند . بعد از گرم شدن دمای اتاق خواب ها مجددا آینه منتقل شد به تخت خودش که با مشکل مواجه شدیم . تازه تونسته بود با کمک بایسته . از نرده های حفاظ تخت میگرفت و می ایستاد و بالش رو میکشید زیر پاهاش و خم میشد . زیر تختش تشک و بالش میچیدیم تا اگر خدای نکرده افتاد اتفاقی نیفته اما نهایتا دلمون طاقت نیاورد و اتفاقی که نباید بیفته افتاد و آوردیم پیش خودمون و رو تخت خودمون . از اونجایی که عادت به خوابیدن کنار کسی رو نداشت برای اون هم سخت بود ولی از اینکه دسترسی آسون به شیر داشت و در حالت درازکش میتونست شیر بخوره راضی بود . خودمون به شدت اذیت میشدیم . اکثر اوقات سنگ میرفت رو مبل می خوابید و منم بعد از خوابیدن آینه میرفتم رو زمین می خوابیدم . تا اینکه از اول اردیبهشت تصمیم جدی گرفتیم که به شرایط قبل برگردیم . خدا رو شکر آینه اتاقش رو دوست داشت. خواب ظهرش رو میرفتیم و داخل اتاقش می خوابید و منتقلش میکردم رو تخت و شب ها هم داخل اتاقش تشک انداختم و دورش بالش میچینم و بچم تنها داخل اتاقش رو زمین می خوابه و هر وقت که بیدار بشه خودش میاد اتاق ما و از تختمون میاد بالا . بهش شیر میدم و باز منتقل میشه به اتاق خودش و اینچنین ما موفق به جدا کردن جای خواب بدون گریه ،بدون ترس و بدون داد و بیداد شدیم

نظرات 7 + ارسال نظر
فرزانه دوشنبه 20 خرداد 1398 ساعت 08:59 http://khaterateroozane4579.blogfa.com

ممنون که تجربه ت را در اختیارمون گذاشتی عزیزم
منم حتما میخوام که بچه توی اتاق خودش عادت کنه به خوابیدن

خواهش میکنم
حتما اینکار رو بکنید از اول عادت کنه کار خودتون راحت تر هست

شیرین یکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت 22:54 http://khateraha95.blogfa.com/

افرین به شما
مشِکل ما اینه که هربار خواستم فندوقو بزارم اتاقش شوشو سخت مقاومت کرده از وقتی بدنیا اومده تو سالن میخوابیم درسته جدا تو رختخواب خودش با فاصله میخوابه ولی خب خوب نیست دیگه اصلا خوب نیست

راستش اصلا خوب نیست. دو سال پیش در یک جمع فامیلی بودیم یک بچه پنج ساله گویا شب رابطه مادر و پسرش رو دیده بود و یکدفعه از دیدگاه خودش که مامانش رو باباش اذیت کرد حرف زد .پدر که گذاشت رفت بیرون مادر هم تا آخر از اتاق بیرون نیومد. حتی اگر این نباشه باز هم خوب نیست.

سحر یکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت 20:14

کار خوبی کردی گلم منم خیلی دوست داشتم جدا بخوابونمشون رو تخت اما چون دوتان خیلی سخته فکر بیدار شدنات دوبرابر کن تازه به اصافه صدای یکی که اون یکی ممکن بیدار کنه، منم جدا گونه تو تشک زمین می خوابوندم خودمم رو زمین تو تشک خودم حالا تصمیم دارم در طول روز بزارمش ن رو تخت شون اما الان که گفتی با بزرگ شدن و راه رفتن از تخت ممکن بیوفتن نگران شدم الان آینه رو زمین می زاری از جهت امنیت؟ تخت بچه ها از ا ی ن حفاط ها داره که بالا پایین می ره به نطرت باید دورشون بالشت یا رو تختی باشه سرشون نخوره به نرده؟ راستی راه بیوفتن از رو نرده می. یان پایین؟

سلام کلی نوشتم پاک شد اما در حالت کلی الزاما همه بچه از تخت آویزون نمیشن و تا زمانی که بلد نباشن نمی تونند بیان پایین و با صدا شما رو صدا می کنند . پسر منم یک مدت خم میشد اما الان خم نمیشه بیشتر ذهن خودم درگیر شده که اگه خم بشه با اینکه واقعا نمیشه و صدامون میکنه . تا زمانی هم که قل خوردن و غلت زدن یاد نگرفتن رو تختشون نباید چیزی باشه اما وقتی غلت زدن یاد گرفتن کاورهای حفاظ تخت رو باید ببندی تا سرشون نخوره اما یه مدت مراقبت کنی تا دهان و بینی اش به کاورها نچسبه و راه تنفسی اش باز باشه

باران یکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت 20:10 http://baranoali.blogfa.com

سلام عزیزم
من مادر نیستم ولی همیشه و با همه وجود دعا میکنم خدا همه پدر و مادرها و فرزندانشون رو برای هم حفظ کنه
الهی نتیجه زحماتت رو با شادی و رضایت ببینی خانومی.... آمین

سلام عزیزی

دل آرام یکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت 14:32

برای کارمندا متفاوته.
من تا نه ماه تو تخت خودش میذاشتم، بی مشکل، بعد سر کار رفتن، اضطراب داشت من جدا بشم، ده دقیقه هم تو تختش نمیخوابید، الان ولی میره تو تخت، البته من کنار تخت جا انداخته بودم یه سال کنار تختمون میخوابید. دوست نداشتم بیاد رو تختمون.

متاسفانه در حق بچه های کارمند ظلم میشه، خدا لعنت که مسبب این وضعیت اقتصادی رو که مجبور میکنه مادری که باید تا دو سالگی پیش بچه اش باشه، بچه رو از خودش جدا کنه

نجمه یکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت 13:54

سلام عزیزم.جالبه،مثل هم عمل کردیم
منم پسرمو جدا می خوابوندم تو‌گهواره
بعد تختشو جدا کردم،که چون همزمان با مهد رفتنش شد،خیلی از لحاظ عاطفی داشت ضربه می خورد
ایده ی خوبیه،تنها روی زمین هم.منم احتمالا امتحان کنم.

سلام، رو زمین حتما دورش بالش بچین تا خدای ناکرده سرش به جایی نخوره، چون بچه ها غالبا در خواب حرکت نمی‌کنند و می چرخن

گندم یکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت 11:11 http://40week.blogfa.com

من با دختر اولم همین کارها رو انجام دادم و جواب داد الان هم که 12 سالشه به تنهایی می خوابه و اون جوری نیست که حتما کسی کنارش باشه . این دومی رو خدا بخیر کنه انگار من دوست ندارم ازش جدا بشم

سلام، دومی رو راحت بزار اتاق خواهرش با هم کنار میان، برادر من دختر اولیش رو هنوز نتونسته جدا کنه ولی دومی رو که الان سه سالش هست راحت جدا کرده، دو روز دیگه برای خودتون سخت میشه، وابستگی عاطفی مادر به بچه قوی تر هست

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.