از همه سپاسگزارم

از اینکه جویای حالمون بودید پاسگزارم

بلاخره رفتیم پیش دکتر خودش . همه چیز رو معاینه کرد و گفت خدا رو شکر از تو یکی سالم تر و سرحال تره . گفتم پس چرا شب ها تب میکنه . گفت شاید خونه گرمه . شاید فکر میکنی مامان مهربون بودن یعنی روی بچه رو همش بکشی . شاید خودت سرمایی هستی و فکر میکنی باید این آقا پسر هم باید سرمایی باشه . اما همه اینا شاید هست و باید حداقل رعایت کنی و اما احتمال ها ...آزمایش ادرار می نویسم تا احتمال عفونت ادراری بررسی بشه . احتمال اینکه بعد از چند روز دندون در بیاره هم می تونه باشه . اینه برای درآوردن دندون هاش ( 3 تادندون فسقلی) علایمی که اکثر بچه ها دارن ( زیاد شدن آب دهان و گریه و گاز گرفتن و  متورم شدن لثه...) رو نداشت و ما یک روز دیدیم دندون زد بیرون . احتمالا الان هم در اون حالت هست . هیچ دارویی بهت نمیدم فقط چون این حالت تب شب ها سراغش میاد دمای خونه رو روی 22 تا 23 درجه تنظیم کنید . در مورد غذا خوردن گفت درسته وزنش کم شده اما جای نگرانی نداره . داره اتفاق های مهمی مثل یکسال اول زندگیش براش میوفته فقط اینبار آگاهانه تر . داره استقلال کسب میکنه . داره  شما رو به چالش میکشه . داره از رو عقل عمل میکنه و مورد هجوم واژه ها و تقلید اون واژه ها قرار میگیره . داره دندون های بیشتری در میاره . متوجه میشه که میزان شیردهی کم شده و صدها مورد دیگه و همه این ها برای این بچه مواجهه شدن با شرایط جدید محسوب میشه . داره تصمیم گرفتن یاد میگیره . از طرفی ممکنه داره از چیزی رنج میبره و نمی تونه ابرازکنه . آیا خودتون داخل خونه دعوا  داشتید . گفتیم نه . گفت از چیزی ترسیده گفتیم نه . گفت این جور موارد محیطی رو هم بررسی کنید . گفت یادتونه قبل از عید که باز اینطوری شده بود گفتم از چیزی ترسیده و نهایتا خودتون گفتید از صدای رعد و برق در خواب ترسید و گریه کرد . یا اون زمانی که کولیکش به اوج رسید و بررسی کردیم که شرایط کولیک عصبی هست و گفتید زمان هایی که بچه ای داد میکشه میترسه و بالا آوردن هاش بیشتر میشه . گفتیم بله . گفت شرایط محیطی رو بررسی کنید . بچه ها موجودات خیلی حساسی هستند . گفت مجددا میگم اصلا و ابدا به زور داخل دهنش چیزی نزارید . غذا رو خودتون بزور بهش ندید . بزارید امتحان کنه و کثیف کنه و نهایتا یاد بگیره . حتما یک قاشق و یک ظرف غذا مستقل در اختیار خودش قرار بدید. از غذاهای انگشتی بیشتر استفاده کنید . نگران هم نباشید . چون شیر می خوره حداقل نگرانی نداره . گفت مامان جان یادت باشه یک بچه لاغر سالم و پر انرژی داشتن بهتر از یک بچه چاق داشتن هست که باید به فکر رژیم غذایی اش باشی، اگر چند سال دیگه نیومدی و نگفتی دکتر این زیاد می خوره چیکارش کنیم. باز هم میگم بچه از شما یکی سالم تر هست و باز به من دارو داد. در مورد کره بادوم زمینی برای آینه پرسیدم گفت من نظر شخصیم اینه که تا دو سال داده نشه اما در حالت کلی خیلی خوب هست و به وزن گیری کمک میکنه اما خوب حساسیت بالایی  در برخی از افراد میتونه ایجاد کنه که واقعا به ندرت هست . و نهایتا تاکید کرد که قطره آهنش رو هر طور که شده حتی در حد چند قطره بهش بدیم .

خدا رو شکر الان دیگه تب نداره . البته شب ها کولر روشن میکنیم و من رو خودم یک پتو میکشم و پدر و پسر زیر باد کولر بی سر و صدا میخوابن .


دختر عمو بزرگه خیلی خوشگل و تپل و با همه اون کارهاش مهربون هست(20 ماه داره) . دیروز بهش میگم بیا بریم تو حیاط بازی . به آینه اشاره میکنه . میگم نه اون بمونه . من و شما دو تایی بریم . میگه نه . رفتم لباسم رو آویزون کنم اومدم دیدم دستای آینه رو گرفته کشون کشون میبره داخل حیاط . تا منو دید اومد واستاد جلوی آینه که مثلا من نبینم . بهش میگم آینه کو میگه نیس. آینه صدا در آورد برگشته بهش میگه هیسسسسسسسسس. در عالم خودش داشت قایمکی آینه رو میبرد حیاط. واقعا بچه های این دوره زمونه باهوش هستند .

نظرات 6 + ارسال نظر
گندم سه‌شنبه 14 خرداد 1398 ساعت 11:59 http://40week.blogfa.com

البته ما هم الان کوچه ی بابا و کودک داریم عصرها یک ساعتی میره تو کوچه و بازی بچه ها رو تماشا می کنه و کلی خوشحالی می کنه . واقعا از دیدن بچه ها حتی تو گوشی و تلوزیون هم ذوق داره اصلا به گوشی من میگه نی نی چون توش پر از عکس های خودشه و نگاهشون میکنه .

این خیلی خوبه، متاسفانه ما کسی رو نداریم، برادرم که نهایتا ماهی یکبار و 3_4 ساعتی ببینیم که خب خدایی زن دایی اش و دختر دایی کوچک خوب بازی می‌کنند باهاش، از این طرف هم دو تا دختر عموهایش هستند که با وجود اینکه در یک آپارتمان هستیم اما زیاد همدیگه رو نمی بینیم، دختر عمو بزرگه متاسفانه جدیدا با لگد زدن هم یاد گرفته و گاز گرفتن و هل دادن همراه لگد تو صورت زدن داره کلا اهل بازی نیست و داره با بحران 2 سالگیش حال میکنه، دختر عمو کوچک که 4 ماه از پسرم کوچکتره و فعلا زیاد چیزی از بازی نمیدونه، خیلی وقت ها دلم برای تنهایی آینه می سوزه

سحر یکشنبه 12 خرداد 1398 ساعت 14:30 http://senator

خداروشکر که حال آیینه جان خوبه. انشالله سلامت. شاداب باشه زیر سایه شما
منم این مدت درگیر درست شیر نخوردن بچه ها هستم و تب هم تجربه اش کردیم. مرسی تجربیات در اختیارمان گذاشتی.
برای حساسیتم واقعا نگران شدم خداروشکر که خوبی، مراقب باش گلم
رن داداشمم به هلو حساسیت داشت البته پای درختش و داشت خفه می شد

ممنون
مریضی بچه خیلی سخت هست . حالا در کنارش شیر و غذا و آب نخورد ن بیشتر آدم رو بهم میریزه . انشالله که شما و کوچولو ها هم همیشه سالم و سلامت باشید
حساسیت ها خیلی میتونند خطرناک باشن . من حتی فکرش رو نمیکردم بدنم واکنش نشون بده چون خود بادوم زمینی رو خیلی می خورم و مشکلی ندارم

رهآ یکشنبه 12 خرداد 1398 ساعت 12:30 http://rahayei.blogsky.com

خدا رو شکر.
الهی همیشه سلامت باشه عزیزدلت.

سلام
ممنون

فرزانه یکشنبه 12 خرداد 1398 ساعت 08:26 http://khaterateroozane4579.blogfa.com

خدا رو شکر که آینه سالم بوده و هیچ مشکلی نداشته
جالبه یعنی هیچ وقت نباید به زور به بچه غذا داد؟؟ حتی اگه هیچی نخوره؟؟؟؟؟
آخه خواهرم همش به زور به بچه ش غذا میداد و من همش اعتراض میکردم که نکن ولش کن
مثل اینکه حرف من درست بوده

خدا رو شکر
بله دکتر گفت اصلا به زور غذا نده . گفت مثل اینه که کسی دست و پای شما رو بگیره و بخواد به زور داخل دهانتون غذا بزاره . خوشایند نیست . مادرها و خود من از اینکه غذا نخورن می ترسیم به خاطر همین بعضی وقت ها رفتارهامون اشتباه میشه

گندم شنبه 11 خرداد 1398 ساعت 17:20 http://40week.blogfa.com

الهی شکر که بهتر شدید.
چه توصیه های خوبی داده دکتر
باید این دختر عموی تپل رو خورد .
منم دو سه روز هست که تن آسمان رکابی شرت می کنم دیدم عرق کردن و سرد شدن بیشتر اذیتش می کنه اصلا هم پتو دوست نداره همون نی نی که تو زمستون عاشق پتو بود و وقتی روش می انداختم ذوق می کرد و جیغ می کشید

خدا رو شکر
دکترش انصافا خوب هست و هر بار که بریم حتی در مورد دغدغه های تربیتی و آموزشی هم بهش بگیم راهنمایی میکنه و لازم باشه به جاهای دیگه معرفی میکنه . یادمه 7 ماهه که بود گفت بعد از یک سالگی ببرید به مرکز استعداد یابی . چون حرکت هاش حداقل سه ماه جلو هست . بعد از یکسالگی ازش در مورد دو تا مرکز مورد نظرمون پرسیدیم گفت نیازی نیست . فعلا بازی و آموزش ها رو خودتون بدید . چون خودتون وقت کافی میزارید و توجه میکنید و تاکید کرد حتما کلاس مادر و کودک شرکت کنید . بچه های الان تنها هستند و نیاز به مشارکت و جمع شدن با همسالان رو دارن

دل آرام شنبه 11 خرداد 1398 ساعت 11:44

وروجک. ایشالا سالم باشن هم آینه هم دخترعموهاش. و هم همه ی بچه های دنیا.
تازه بذار برسه به دو سال. همچین اعلام استقلالی می کنه. خودم ظرف بشورم. خودم غذا بپزم. خودم فلان کنم. همه ی کارا رو می خواد بکنه. ادای همه رو دربیاره. مثل شما حرف بزنه.
ببوسشون

انشالله همه کوچولوهای دنیا با لبخند ن و شکم پر و تن گرم و پدرو مادر دار زیر سایه خدا زندگی کنند

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.