اعتصاب غذا

از بعد از واکسن یک سالگی این 10 همین شبی بود که آینه تب بالای 38.5 داشت و سومین شبی بود که هرکاری کردیم پایین نیومد و رفتیم بیمارستان و همون حرف های تکراری  و نهایتا تجویز استامینوفن. خدا رو شکر هیچ عفونتی نیست و چون از سه روز و پنج روز گذشته ویروسی هم نمیشه حساب کرد و الان ما موندیم و پسری که شب ها از ساعت 1 تا 5 صبح در تب میسوزه و هرزگاهی هذبان میگه . حساس شده حتی به سختی اجازه میده تب سنج رو زیر بغلش بزاریم . پاشویه و تن شویه هم بماند ، اصلا و ابدا نمیزاره . غذا و آب هم باز در اعتصاب به سر میبره و واقعا نمیدونم اگر شیر نخوره چه اتفاقی میوفته . زهی خیال باطل که فکر میکردم با روزه گرفتن میتونم از شیر کم کم بگیرمش . نه مریضی خودم اجازه داد به روزه گرفتن ادامه بدم نه وضعیت غذا خوردن آینه . دکترش گفته فردا بیایید نهایتا براش یک آزمایش بنویسم . لثه اش هم متورم نشده و هیچ نشونه ای از دندون جدید که بگم علت این وضعیت هست وجود نداره . بچه ام شده پوست و استخوان.وضعیت خودمم اصلا خوب نیست . چون داروی مناسب برای عفونت ریه ام نمی تونم بخورم دوره درمان طولانی شده. حالا یکشنبه از دکتر کیانی وقت گرفتم . برم ببینم چی میگه

الان در وضعیتی هستم که دوست دارم سه چهار ساعتی آینه رو با خیال راحت بزارم پیش کسی و خودم بیام خونه و دل سیر بخوابم . تنهایی و بی کسی بد دردیه

نظرات 11 + ارسال نظر
مهتاب یکشنبه 19 خرداد 1398 ساعت 01:42 http://privacymahtab.blogsky.com

دکتر کیانی اسم کوچیکش چیه ؟مطبش کجاست؟

سلام
دکتر فرید کیانی امین
مطبشون نرسیده به میدان کتابی

محدثه یکشنبه 12 خرداد 1398 ساعت 13:29

اره من حسنا رو بردم دستکش یبار مصرف میپوشن... معمولا میگن عادت ندین بچه رو... ولی به محض این که چیزی در میارن بچه نفس میکشه شارژ میشه

بچه اذیت نمیشه . اصلا اجازه میده دست بره سمت گلوش . پسر من که قاشق رو نمیزاره سمت دهنش بره . دکتر برای معاینه گلوش اشکش در میاد . اگر بدونم اجازه میده و خوب میشه امتحان میکنم

محدثه شنبه 11 خرداد 1398 ساعت 10:45

برو یه روز خونه مامان.. بچه ها مادر جونشون میبینن یهو خوب میشن و خوش اشتها... اینجا میگن بچه رو استخون افتاده و بهش آب میدن انگشت میکنن از حلقش چیزی در میارن و بچه سبک میشه

من هفته ای دو روز خونه مامانم هستم زیاد تاثیری نداشت روش
یه اسم جالبی داره . به منم میگن برم پیش کسی که اینکار رو میکنه گویا از بینی بچه فوت میکنه یا از کجا کلی چیز میز از گلوش میاد بیرون . اما فعلا تصمیم نگرفتم . شما خودت امتحان کردی . بهداشتی هست

فرزانه شنبه 11 خرداد 1398 ساعت 09:45 http://khaterateroozane4579.blogfa.com

عزیزم ناراحت شدم
انشالله که هیچی نیست و همون عوارض واکسنه و به زودی زود به لطف خدا خوب خوب میشه

خدا رو شکر بهتره . ممنون که به یادش هستید

دل آرام شنبه 11 خرداد 1398 ساعت 09:14

علی اصغر سر بزن. بیمارستان خیلی خوبیه یا طبی کودکان

بیمارستان های دولتی که عموما خود پزشک نمی بینه بلاخص شب . ما از خود دکترش پرسیدیم گفت بهرامی خوبه و چون خودش عضو هیت علمی هست و در بیمارستان بهرامی هم حضور داره گفت اونجا
مرکز طبی همونی که سر طالقانی هست ؟ پله می خوره میره پایین ؟ برای اکو قلب جنین رفتم یکی دوبار خواستیم ببریم رفتیم اونقدر شلوغ بود که خود پذیرش میگفت تا 3 -4 ساعت باید منتظر بمونید

گندم جمعه 10 خرداد 1398 ساعت 01:09

نگرانش شدم چطوره بهتر شده ببین موقع غذا خوردن یک اسباب بازی بده دستش . دختر من تا دستش چیزی نباشه دهنش باز نمی شه . یک کم نمک غذاشو بیشتر کن شاید خورد یا ببر توحیاط یا پارک بهش بده

سلام
تقریبا همه روش ها رو امتحان مردیم و نتیجه نگرفتیم، فقط زمانی که خودش دلش بخواد یکی دو تکه بر میداره و می خوره و دکتر هم گفت به‌ اصرار نکنید تا به شرایط قبل برگرده
تب هم هیچ عاملی نداشت و خدا رو شکر دو شب هست که تب نکرده
ممنون که به یادمون بودی

آرزو پنج‌شنبه 9 خرداد 1398 ساعت 22:49

سلام.عزیزم اصلا نگران نباش .بچه هیچیش نیست .یکی از اقوام ما بعد از دوهفته از واکسن یکسالگی اینجوری شده بود و خیلی طول کشید خدا می دونه که به بیماریهای بدخیم دکترا فکر کرده بودند اما آزمایش و سونو و .... سالم بود تا فهمیدند اثرات واکسن یکسالگی رو این بجه بوده.ای کاش نزدیک بودیم کوچولو رو می اوردی با بچه های من سرگرم می شدند خودتم استراحت می وردی.من درکت می کنم که خواب آسوده نداشتن و نا پیوسته چه عذابیه.
این نیز بگذرد

واقعا که این نیز بگذرد و تبدیل به خاطره شود
متاسفانه این مدت منم کلی فکر و خیال کردم اما مرکز بهداشت همون روز که واکسن یکسالگی رو زدم گفت احتمال داره بعد از ده روز بدنش جوش بزنه یا واکنش نشون بده، من حواسم به جوش بود اما گویا واکنش ها رو فراموش کرده بودم همانطور که شما گفتید دکتر هم گفت ممکنه واکنش بدن در مبارزه با ویروس ضعیف واکسن باشه

نجمه پنج‌شنبه 9 خرداد 1398 ساعت 13:41

سلام عزیزم
اخی،چقدر ناراحت شدم،اصولا می گن این واکسن خیلی بی دردسره
هی..پسر منم،سه روزه تب داره،من مجبور دم روز دوم بدارمش مهد،چون دیگه مرخصی نداشتم.
متاسفانه کسی نبود ازش مراقبت کنه.می دونم چقدر سخته.
انشالله زودتر تب از بدنش بره.سالم‌و سلامت بشه

سلام
شاغل بودن مادر خیلی سخته
راستش خود واکسن واقعا دردسری نداشت حتی درد هم نداشت اما گویا بعدا خودش رو نشون داد

فاطمه پنج‌شنبه 9 خرداد 1398 ساعت 12:44

سلام عزیزم .ایشالله گذراست این حال
لبنیات جدیدی این چندروزه مصرف نکرده؟یاشمامصرف نکردید؟گاهی اوقات لبنیات این حالت روایجادمیکنن مخصوصاشیر

سلام
نه عزیزم لبنیات جدید نخوردم، اما باز بیشتر رو تغذیه خو دم دقت میکنم که ببینم چیز جدید چی می خورم

گندم چهارشنبه 8 خرداد 1398 ساعت 15:53

.کلی نوشتم و رفت
مضمون این بود برای غذا خوردنش زیاد غصه نخور تجربه اول من بهم ثابت کرده یک دختر لاغر داشتم که الان غصه می خورم چرا داره چاق میشه
و کاش پیشت بودم و کمکت می کردم باور کن ازته دلم میگم چون درکت می کنم .
نمیشه از زن داداشت کمک بگیری و یا حتی از عمه آینه برای یک ساعت هم که شده . اینطوری جون بیشتزی برای مراقبت تو ساعتهای بعدی داری

عین گفته دکتر ‌ : مامان جان یادت باشه یک بچه لاغر سالم و پر انرژی داشتن بهتر از یک بچه چاق داشتن هست که باید به فکر رژیم غذایی اش باشی، اگر چند سال دیگه نیومدی و نگفتی دکتر این زیاد می خوره چیکارش کنیم
خیلی عزیزی، همین که به یادم بودی برام دنیا می ارزه
متاسفانه نمیشه رو کمکشون حساب کرد، هر دو دم دمی مزاج و عشقی هستند

دل آرام چهارشنبه 8 خرداد 1398 ساعت 14:06

ای وای. مادر و بچه مریض باشن خیلی ناجوره. عفونت گلو نداره یعنی؟
دکتر کجا بردیش؟ دکتر عفونی اطفال ببرش. توی بینی یا گلوش یه مهره یا یه چیز ریز گیر نکرده عامل عفونت باشه؟ به دکتر بگو بررسی کنه.

واقعا سخت هست
چکاپ که میبرم مطب خصوصی پیش یک دکتر متخصص کودکان و فوق تخصص نوزادان اما این شب ها می‌بردم بیمارستان کودکان بهرامی
گلو و گوشش رو چک کردن چیزی نبود

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.