رمضان مبارک

این دومین ماه مبارک رمضانی هست که آینه کنارمونه و بابت همین خدا ر هر روز هزاران بار شکر میکنم . به ماه قمری ، آینه 29 شعبان بدنیا اومد و اول ماه رمضان از بیمارستان ترخیص شد . خدا کمکم کرد و امروز رو روزه گرفتم . دکتر گفت روزه گرفتن یا نگرفتن رو من نمی تونم بگم به وضعیت خودت و پسرت برمیگرده . اگر آینه متکی به شیر مادر هست که باید احتیاط کنی ولی اگر غذا هم می خوره میتونی روزه بگیری بشرطی که از وعده افطار و سحرت به خوبی استفاده کنی . منم تصمیم گرفتم روزه بگیرم . البته چند روز درمیون تا آینه هم اذیت نشه .

چکاپ یک سالگی:

هفته آینده پسر گلم یک سالش میشه و من در این یک سال کلی تغییر کردم و پابه پای آینه عزیزم بزرگ شدم . به خاطر سرماخوردگی شدیدی که داشت بردیم دکتر و چکاپ یکسالگی اش رو دو هفته زودتر انجام دادیم . دکتر از اینکه در مدت این یکسال به توصیه اش عمل کردم و شیر مادر دادم  آفرینی گفت و از اینکه غذاهای آینه رو طبق استانداردهایی که می گفت درست کردم و از نمک و شکر استفاده نکردم تشویقی کرد و گفت از یکسالگی در نوع غذا دیگه آزاد هستی اما یادت باشه خیلی از عادت های بد غذایی ما از همین دوران آشنایی با طعم ها و مزه ها شکل گرفته . شاید الان از اینکه غذا رو کمی پرنمک درست کنی و آینه بخوره لذت ببری اما در آینده وقتی به مرد بالغی تبدیل میشه با فشار خون و هزارتا مشکل دیگه مواجه میشه . یادت باشه سرمایه گذاری سلامت از همین روزها شروع میشه . گفت میشه بهش عسل بدم و از پایان یک سالگی هر روز نصف استکان شیر پاستوریزه و اگر استقبال کرد بیشترش کنم . متاسفانه 1.5 کیلو کم شده بود و وزنش به وزن قبل از عید رسیده بود که دکتر گفت چون وزن گیری داشته و به خاطر بیماری کم کرده موردی نداره و جبران میشه . برای سرماخوردگی و عفونت گلو هم دارو داد که متاسفانه بد دوا ترین پسر دنیا رو دارم و اصلا به هیچ روشی دارو نمی خوره و تا دارو رو میبینه زبونش رو بین دندوناش میگیره و فوت میکنه و حتی با گرفتن بینی و فشار دادن چانه هم دهنش رو باز نمیکنه و همین مراحل درمان رو طولانی کرده . با قطره چکان و سرنگ و قاشق هم امتحان کردم و نتیجه منفی بود . غذا هم نمیخوره منم به پیشنهاد خانم برادرم زیاد اصراری ندارم و میزارم تا کاملا گرسنه بشه و همون یکی دو قاشق رو با نوش جان بخوره . بعد از این هم اگر مشکلی نباشه چکاپ ها بصورت هر 6 ماه خواهد بود .راهکاری برای دادن دارو به کوچولوها ندارید؟؟؟؟؟؟

امروز صبح در حالی که آینه داشت شیر میخورد بهش در مورد ماه رمضان و کارهایی که باید انجام بدیم میگفتم . بهش میگفتم باید آدم خوبی باشیم ، دروغ نگیم ، دل کسی رو نشکونیم ، تهمت نزنیم، کمک کنیم و  تمام صفات خوبی که خدا در وجودمون گذاشته رو پرورش بدیم . دیدم  با چشمان کاملا باز و حواس جمع بهم نگاه میکنه . بوسیدمش و گفتم انشالله همه اونایی که گفتم باشیم .

دیروز دوست مامان اومده بود خونشون . خدا رو شکر دخترش بعد از سال ها با اینکه سنشون بالای 40 هست طبیعی باردار شده . دکترش با اینکه غربالگری مرحله اول نرمال بوده گفته باید بری آمنیوسنتز انجام بدی. ازم پرسید شما هم انجام دادی گفتم نه . من فقط دو تا غربالگری ها رو انجام دادم . نخواستم تو دل مادر رو خالی کنم اما واقعا چه نیازی هست که دکتر این کار رو می خواد بکنه . خدای نکرده اگر کیسه آب دچار نشتی بشه آیا پاسخگو هست . وقتی nt خوب بود نهایتا با یک آنومالی میشه خیال رو راحت کرد . انشالله که بارداریش به سلامت سپری بشه . در این ماه عزیز انشالله همه اونایی که منتظر هستند به آرزوهاشون برسن .

به آینه کار سپردیم . وظیفه داره هر روز صبح که بیدار میشه چراغ اتاق رو روشن کنه . با چه عشقی وقتی بهش میگیم پسری چراغ رو روشن کن میره و با زحمت خودش رو میکشه بالای مبل تا دستش به کلید برسه  و بعد از روشن شدن چنان ذوقی میکنه که خودم در عجبم چرا تا الان نخوردمش.

علاقه اش از اسباب بازی به سمت ظرف و ظروف آشپزخانه رفته و چندتا آبکش و قابلمه رو به تملک خودش درآورده . خیلی خوب مامان و بابا میگه و بعضی وقتها شوخی هم میکنه . مثلا بهش میگم من مامانم بگو مااامااان . میگه نه بابا . میگم ماااامااااان . میگه بااااااااابااااااا. چند بار تکرار میکنه . میگم باشه من بابا میگه نه ماااااااااامااااااااااان  و میخنده . یا اینکه بوس کردن رو یاد گرفته و فقط  منو باباش رو بوس میکنه . هرچند که بوس کردنش بی شباهت به گاز گرفتن نیست . به همون اندازه گاز گرفتن دهنش رو باز میکنه اما لب هاش رو روی صورت میکشه ولی نهایتا یک گازی هم گرفته میشیم . کلا سه مدل گاز میگیره . البته نه زیاد و دکتر هم گفت خیلی طبیعی هست . یک مدل موقعی هست که لثه هاش درد میکنه و پارچه و عروسک و لباس رو گاز میگیره که با کشیدن هم همراه هست . یک مدل که نشان دهنده محبت هست و تا الان فقط رو من و باباش انجام داده و حالت بوس و شوخی داره و صدا هم از خودش در میاره . یک مدل هم مواقعی هست که عصبانی میشه و دست خودش رو گاز میگیره و به ندرت اتفاق میوفته .


نظرات 7 + ارسال نظر
شیرین شنبه 21 اردیبهشت 1398 ساعت 10:27 http://khateraha95.blogfa.com/

ای جاننننننن
واقعا من همیشه میگم چرا نمیخورمتتتتت
خدا حفظش کنههههه
ولی اینکه به اون خانم گفتن بره ازمایشه رو بده واقعا خطرناکه منم بهم گفته بودن و ندادم این ازمایش دلبخواهی اجباری نیست مگر در مواقع نادر که اجباری میشه
اگه دلخواهه نره بهتره

منم نگران اون آزمایش هستم . واقعا نمی دونم چرا بهش گفته . مادره اونقدر ذوق داشت که دلم نیومد ته دلش رو خالی کنم . اما واقعا اجباری نیست . نمی دونم چرا دکترش داره اینکار رو میکنه . نهایت بره غربالگری دوم و سونو آنومالی. هر شب موقع افطار دعا میکنم که انشالله به سلامتی زایمان کنه

محدثه شنبه 21 اردیبهشت 1398 ساعت 08:03

خدا گل پسری حفظش کنه آیینه جان...

سلامت باشید

عمه پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1398 ساعت 19:55 http://rahideh56.blogfa.com

سلام.ببخشید پابرهنه پریدم وسط.لطفا برای خوراندن دارو بهیچوجه دماغشونگیرید خیلی خیلی کارخطرناکیه علی الخصوص داروهایی مثل آسپرین.دارو تزریقی بگیره خیلی بهتره تا شما اشتباهی مرتکب بشید.خداحفظش کنه.

سلام ممنون از هشدار به موقع تون، راستش یکبار گرفتیم پرید تو گلوش و تا پای خفگی رفت، بعد از اون دیگه به هیچ وجه اون شکلی ندادیم و چون اون قطره آهن بود ندادنش رو به اون شکل دادن ترجیح دادیم، اما اینبار چون بیماری بود مجبور به دادن دارو بودم اما کمتر موفق شدم و نهایتا قاشق رو دادم دستش و میذاشتم هرچقدر که دوست داره بخوره، بیشترش رو زمین و لباس ریخته میشد و چند قطره ای میرفت دهنش اما نهایتا هر دو خشنود بودیم

گندم پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1398 ساعت 12:58 http://40week.blogfa.com

قربونش چقدر فهمیده شده
وای از مریضی دخترک منم بدجور سرفه می کنه دیروز سرفه از خواب بیدارش کرده و عصبانی شده بود دایم می گفت بو بو این حرف زشت دختر منه

قربون دختر گل
من آخر سر از چهار تخم و تخم به استفاده کردم و خدا رو شکر بهتر شد

اسما پنج‌شنبه 19 اردیبهشت 1398 ساعت 00:39 http://www.asmavabacheha.blogsky.com

نماز روزه تون قبول
با سرنگ کم کم دارو رو بریزید دهنش و زود به صورتش فوت کنید باعث میشه از بینیش نتون‌ه نفس بکشه و زود دارو رو قورت میده

نماز روزه شما هم قبول
انجام دادیم اما موفق نشدیم زبونش رو در می‌آورد و نمیذاشت حتی سرنگ به دهنش برسه

سحر سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1398 ساعت 14:08 http://senator

خداروشکر بابت همه چی خدا برای هم نگاهتون داره انقد از کاراش گفتی دلم می خواد ببینمش و بوسش کنم
دوست منم بارداره و اینبار قلبش می رنه هفته شش و دکتر گفته انشالله هفته 12رد کنه احتمال موندش خیلی بالامی ره زهرای قشنگ منم دعاکن اسمش زهراس، خیلی درمان و دارو و رژیم غذایی رعایت کرده تا خداروشکر الان قلب نی نی می زنه

ممنون عزیز، یکم صبر کن شما هم تجربه اش میکنی
انشالله که نی نی اش به سلامتی بدنیا میاد و این دوران براش سرشار از شادی باشه

دل آرام سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1398 ساعت 13:23

ایشالا سالم باشه و نامدار. ببوسش

سلامت باشید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.