من و این همه خوشبختی

امسال با انرژی خوب شروع شد . البته اخبار بد سیل کام همه مردم رو تلخ کرد و ما هم به نوبه خودمون نگران و دلواپس گرفتاران در سیل بودیم

صبحانه روز اول عید رو خونه مامانم بودیم . عیدی رو گرفتیم و پیشنهاد دادم که ما هم به عنوان عیدی بریم براش سه چرخه بگیریم . رفتیم سمت خیابان گمرگ و مغازه ها باز بودند و به جای سه چرخه برای آینه ، سنگ یک دوچرخه برای من خرید و یکی هم برای خودش. یعنی تو ابرا داشتم سیر میکردم . من از بچگی آرزوی داشتن دوچرخه رو داشتم اما هیچ وقت مادرم به خاطر ترسی که داشت نه گذاشت من دوچرخه داشته باشم و نه برادرم .چه روزهایی که در عالم بچگی برای سوار شدن دوچرخه افسانه منتش رو میکشیدم و مشقاشو می نوشتم و براش خوراکی میبردم و اون هم هرزگاهی میذاشت که فقط بشینم پشت دوچرخه و نهایتا دو تا پا بزنم . بعد از عروسی هم هر وقت تو خیابون ماشینی که پشتش دوچرخه بود میدیدم با حسرت نگاه میکردم . اون روز سنگ منو به یکی از دست نیافتنی ترین آرززوهام رسوند و از این باربندهای دوچرخه که به پشت صندوق وصل میشه هم گرفتیم و دوچرخه ها رو گذاشتیم روش و پیش به سوی منزل. اعتراف میکنم که از شوق رفتم صندلی عقب نشستم و تمام مسیر رو مثل بچه ها از شیشه پشت به دوچرخه ها نگاه کردم . برای آینه هم سه چرخه خریدن رو به تابستون و بعد از جابه جایی خودمون موکول کردیم . ناهار رفتیم خونه مادر بزرگ سنگ و شب هم رفتیم خونه مادر شوهر. روزهای بعد یا میرفتیم یا میومدند ولی طبق قراری که با سنگ داشتیم هر روز هفت صبح لباس می پوشیدیم و دوچرخه ها رو سوار ماشین میکردیم و هر روز میرفتیم به یکی از پارک ها و گل سر سبدشون هم دریاچه شهدای خلیج فارس بود . مواقعی که سه نفره بودیم یکیمون با کالسکه آینه رو میچرخوند و با اون بازی میکرد و اون یکی میرفت دور میزد و جاهامون عوض میشد و مواقعی که خوهر سنگ هم میومد باز یک میموند پیش آینه و اون دو تا با هم میرفتند دور زدن . قرار هم بود که این ایام به چندتا موزه بریم که به خاطر شلوغی کنسل شد و موند برای اردیبشت ماه .هفته دوم رفتیم سرکارمون و طبق قولی که دادم حساب کتاب ها رو جمع کردم و قرار شد هفته ای یکبار برم تا به کارها برسم وسنگ دست تنها نمونه . ایام عید هم به مهمونی رفتن و مهمونی دادن گذشت . خانواده خودمو دعوت کردم . خانواده سنگ رو با پدر بزرگ و مادربزرگ دعوت کردم . پسرخاله ام رو دعوت کردم که گفتند برای شام نمیاییم اما برای شب نشینی و عید دیدنی میاییم و اومدند و تا ساعت 10 با هم بودیم و کلی بهمون خوش گذشت .

و بلاخره تعطیلات تموم شد و امروز سال 98 رسما شروع شد . متاسفانه از دیشب آینه سرماخورد و کمی اذیت شد تا اینکه ساعت 4 صبح بهش شربت سرماخوردگی دادم و بچه بعد از نیم ساعت تونست بخوابه .چند تا کار اداری داشتم که باید امروز انجام میدادم ولی با آینه و وضع فعلی اش ترجیح دادم امروز بمونم و پسرم استراحت کنه . امیدوارم سال 98 برای همه سال خوب و پر رزق و روزی حلال و سرشار از شادی باشه

نظرات 10 + ارسال نظر
اسما شنبه 24 فروردین 1398 ساعت 00:46 http://www.asmavabacheha.blogsky.com

مبارکتون باشه منم خیلی دوست دارم دوچرخه سواری رو اما منطقه ما جیز هست یعنی مردها هم سوار نمیشن چه برسه به خانم ها ...
اما من میخوام دخترم حتی نوجون هم سد دوچرخه سواری کنه .

ممنون
متاسفانه هنوز اونطور که باید و شاید در شهرهای بزرگ مثل تهران جا نیوفتاده، هنوز هم هستند مردهای بیمار دلی که متلک میندازن، هفته گذشته یک مرد حرف زشتی زد که کلی خجالت کشیدم
کار خوبی میکنی باید خودمون فرهنگ سازی کنیم

فاطمه چهارشنبه 21 فروردین 1398 ساعت 22:40 http://yaaliii.blog.ir

خیلی خیلی ممنونم شیشه جان.مچکرم
کارهای اولیه اش رو بکنیم.ان شاالله بازم مزاحمت میشم و سرت رو درد میارم.
سپاس فراوان.

خواهش میکنم

فاطمه چهارشنبه 21 فروردین 1398 ساعت 11:36 http://yaaliii.blog.ir

ممنونم.سلامت باشید.
شیشه جان ما هیچ تجربه ای در بورس نداریم.یه سرمایه ی اندکی داریم که سال پیش گذاشتیم که خونه بخریم ولی امسال با این گرونی ها فکر نکنم بتونیم.حالا دوست شوهرم که تازه وارد بورس شده و سود هم کرده شوهرم رو وسوسه کرده که بیا تو بورس.راستش منم میترسم و چون خیلی آدم های ریسک پذیری هم نیستیم متاسفانه برای همینم خیلی نگرانم.حالا شوهرم هم میخواد با پنج میلیون شروع کنه.نمیدونم.امروز هم شوهرم رفته کد بورسی بگیره.منم شما یکدفعه یادم اومدی و گفتم بیام ازتون مشورت بگیرم.ممنونم.

اگه هیچ تجربه ای ندارید بهتره برید از صندوق های سرمایه گذاری یا از سبدگردان های کارگزاری ها کمک بگیرید، اگر هم خودتون می خواهید کار کنید حتما کلاس های تحلیل تکنیکال و فاندامنتال رو بگذرونی، برای شروع خودتون خوب هست فقط اگر خواستید نوسان گیری کنید به موقع وارد بشید و به موقع سیو سود کنید، زیاد به کانال های فضای مجازی اطمینان نکنید، ازشون استفاده کنید ولی یادتون باشه تصمیم گیرنده خودتون هستید، یادتون باشه بازار سرمایه محل انتقال ثروت از افراد عجول به افراد صبور هست، برای خودتون زمان و هدف داشته باشید، برای مثال من قبل از عید وارد نماد کهمدا شدم و هدفم حداقل کسب 30 % تا اواسط اردیبهشت بود البته من بر مبنای تحلیل میخرم، در این مدت نوسان زیاد داشته کلی منفی خورده و مثبت هم خورده اما ون تک سهم شدم به هدفم و تحلیلم پایبندم، هرزگاهی از سهم ها مینویسم، اما حواستون رو کامل جمع کنید، من سال 92 بیشتر از 70%سرمایه ام رو از دست دادم، یا تون باشه نمادها بسته شدن دارن و ممکنه تا یکسال هم باز نشن، البته کم، اما سال 92 نمادنفتی نزدیک یکسال بسته شد و با افت قیمت باز شد، برعکس همداریم با سود زیاد باز شده
تنها پیشنهادم اینه که با علم و مطالعه در این بازار قدم بزارید و عجولانه اقدام به خرید و فروش نکنید

فاطمه سه‌شنبه 20 فروردین 1398 ساعت 21:20 http://yaaliii.blog.com

سلام شیشه ی عزیزم.سال نو مبارک.من یکی از خوانندده های خاموش خیلی قدیمیت هستم همیشه وبت رو خاموش میخوندم و لذت میبردم.ان شاالله همیسه موفق باشی و سالی سرشار از شادی و برکت داشته باشی در کنار خانواده و آقای سنگ و آینه جان.
شیشه جان غرض از مزاحمت سوالی داشتم درباره ی بورس و سهام و اینا.میشه کمکم کنی؟

سلام، سال نو شما هم مبارک
انشالله که برای شما هم سال خوبی باشه
در خدمتم عزیز

شیرین سه‌شنبه 20 فروردین 1398 ساعت 11:55 http://khateraha95.blogfa.com/

مبارکت باشه عاشق دوچرخه اممممم
دلم خواست و میدونم هیچوقت نمیخریم چون شوشو نمیپسنده
مواظب اینه جون باش زود خوب بشه برای پنیرک دم کن با بارهنگ و ختمی بده بخوره

ممنون عزیزم
براش ختمی و پونه دم کردم اما هرکاری کردم نخورد، کلا بد دارو هست و سر همین موضوع هنوز مشکل آب خوردن داریم

سحر یکشنبه 18 فروردین 1398 ساعت 21:48 http://sebator

من چون پنج تا برادر داشتم همیشه دوچرخه سواری میکردم با اونا هاماهم حدود هشت سال عروسی کردیم، انشالله بتونیم و بخریم
توکل برخدا

حال جوجوها چطوره، اگه تونستی عکسی بفرست ببینمشون، روی ماهشون رو هم از طرف من ببوس

سحر یکشنبه 18 فروردین 1398 ساعت 20:01 http://senator

منم عاشق دوچرخه ام و کودکی و نوجوانی کلی سوارشدم، وای نگم که یکی از آرزوهای منم ذاشتن دوچرخه خوب برای خودم سعید و بچه ها و دوچرخه سواری، انشاالله مبارکتون باشه خیلی کارخوبی کردین

من که بچگی ام نداشتم اما خدایی الان خیلی حال میده
انشالله می خرید . البته زود . ما که بعد از 10 سال خریدیم .

گندم یکشنبه 18 فروردین 1398 ساعت 11:25 http://40week.blogfa.com

دوچرخه ها مبارک چه خوب حالشو ببر یک سبدهایی هست بچه رو میذارن توش وصل میشه به دوچرخه اونوقت می تونی با آینه بری دوچرخه سواری.
دختر منم سرما خورده .

ممنون
اگه پیدا کنم حتما میخرم . خیلی کاربردی میشه برامون.
این فصل خیلی بده.اکثر بچه ها سرما میخورن

دل آرام شنبه 17 فروردین 1398 ساعت 11:31

الحمدالله

فرزانه شنبه 17 فروردین 1398 ساعت 10:54 http://khaterateroozane4579.blogfa.com

به به مبارک باشه
چقد لذت داره این رسیدن به آرزوی دیرینه

ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.