خلوت مادرانه

از روزی که واکسن شش ماهگی رو زدیم تا روز شنبه, آینه به پسری تبدیل شد که من اصلا شناختی ازش نداشتم, همش گریه میکرد, شیر نمی خورد, غذا نمی خورد, بی حال بود, کارهای خیلی خطرناک انجام میداد و همه این ها ا نقدر اعصابم رو بهم ریخته بود که مدام باهاش کلنجار میرفتم و هر لحظه صدای داد و بیداد من و گریه آینه تو خونه شنیده میشد,همش با زور غذا داخل دهانش میذاشتم و به زور دارو میدادم و حتی به زور می خوابوندم,روز شنبه باز با همون وضعیت از خواب بیدار شدیم و با گریه صبحانه خورد و چون کار داشتم سه تایی حاضر شدیم و رفتیم بیرون,ساعت 12 من کاری داخل طرح داشتم سنگ منو جلوی پارک لاله پیاده کرد و گفت من و آینه میریم کمی در پارک میگردیم,شیر دوشیده بودم و خیالم راحت بود,رفتم و سوار تاکسی شدم و ناگهان بی اختیار اشک از چشمام جاری شد,تا رسیدن به مقصد گریه کردم,انگار با این اشک ها داشتم تمام فشاری رو که در این شش ماه اکثر اوقات به تنهایی رو دوشم بود رو خالی میکردم,رفتم و در اداره ای که کار داشتم کارم رو انجام دادم و در حالی که نم نم بارون میبارید کلاه بارونیم رو کشیدم رو سرم و دستامو گذاشتم داخل جیبم و ترجیح دادم پیاده برگردم و با خودم خلوت کنم,اون قدر فکر کردم تا بلاخره جواب مشکلاتم رو پیدا کردم,راستش تمام مشکل من بودم نه آینه,به این نتیجه رسیدم که سطح توقعم از آینه خیلی خیلی خیلی خیلی بالاست,مثلا همش دوست دارم لباساش تمیز باشه و لک غذا روش نباشه پس ترجیح میدم اجازه ندم دستشو داخل غذا ببره یا قاشق دستش بگیره,دوست دارم گریه نکنه اما خیلی توقع بی جایی هست و طبق غریزه باید نیازهاش رو با گریه بگه,دوست دارم قطره هاش رو راحت بخوره در حالی که خودم وقتی قطره آهنش یک قطره رو دستم می چکه از بوی بدش حالت تهوع میگیرم, آینه همه این دوست داشتن های من بود ولی من نمی دیدم,وقتی زیر بارون قدم زدم فهمیدم خسته ام ,نه از دست آینه بلکه از دست خودم,چون خودم رو غرق وسواس های مادرانه کرده بودم ,رسیده بودم میدان ولیعصر رفتم و برای خودم یک آبمیوه خریدم و روی یکی از نیکت های وسط بلوار نشستم و به خودم قول دادم از همین لحظه عوض بشم,گوشیم زنگ خورد ,دیدم سنگه,گفت من و آینه رفتیم رستوران هتل بلوار شما هم بیا چی سفارش بدم,سریع سوار تاکسی شدم و جلوی هتل پیاده شدم ,تا از در رفتم داخل آینه چنان ذوق صداداری کرد که همونجا قلبم از شادی لبریز شد,نشسته بود رو صندلی غذا,سنگ سوپ سفارش داده بود گفت یکم بهش بدیم داره نگاه میکنه گفتم نه ولی یادم افتاد قراره عوض بشم در ضمن یه مقدار کم از سوپ سر قاشق چیزی رو به خطر نمی نداخت,بهش سوپ دادم و اونم کلی خوشش اومد,اصلا خودم رو سرزنش نکردم که چرا از خونه براش غذا نیاوردم,بعد هم رفتیم خرید کردیم و برگشتیم خونه,به طرز معجزه آسایی از روز شنبه همه چیز داره به بهترین شکل ممکن سپری میشه,دیشب از سنگ بابت اون دو ساعتی که آینه رو نگه داشت تشکر کردم, گفتم واقعا نیاز داشتم برای چند ساعتی از هر دو نفرتون دور باشم,گفت هر وقت خواستی بگو چند ساعت آینه رو با خودم ببرم دفتر

غذا خوردن آینه خدا رو شکر به حالت قبل برگشت,مامانم و مادر سنگ معتقد بودند به خاطر واکسن اون تغییرات در آینه ایجاد شده بود ولی خودم معتقدم یکی از گذرهای سنی مهم زندگی آینه بود,سنی که الان ما رو می شناسه,معنای اضطراب جدایی رو می فهمه و خیلی از رفتارهاش کنترل شده و حساب شده است,مثلا برای جلب توجه الکی سرفه میکنه و خیلی رفتارهای دیگه

انشالله که دامن همه عزیزانی که به بلوغ عقلی برای داشتن فرزند رسیدن سبز بشه,بچه دار شدن صرفا تولید مثل نیستپرورش یک نسل هست پس الزاما بلوغ جنسی نشان دهنده آمادگی و توانایی افراد برای این اتفاق مهم و بسیار پرمسئولیت نیست

نظرات 5 + ارسال نظر
دل آرام سه‌شنبه 6 آذر 1397 ساعت 13:41

لباس که هر لباسی راحت بتونی بدویی و فعالیت داشته باشی خوبه. خیلی الزامی به لباس خاص نیست
کفش هم اوایل خیلی لزومی نداره مارک خاص و حتما مال اسکواش باشه
راکت هم توصیه معمولا اینه که چند جلسه بیای اگه قصد ادامه داشتی با مشورت مربی بخری
یکی دو ماه من بدون خرید راکت کار کردم با راکت های مربی و باشگاه. بعد در مورد خرید راکت تصمیم گرفتم. کفش هم شاید یک سال کشید تا کفش آدیداس مخصوص خریدم.
چون بازی ات که خوب بشه و تحرکت زیاد بشه پا اذیت میشه و تا اون موقع کفش ورزشی مخصوص دو هم جواب میده
من اوایل کلاس گروهی می رفتم منتها نمی دونم الان هست کلاس گروهی یا نه ولی دیدم دو نفری میان مبتدی ها که هم هزینه نصف بشه هم بشه دو جلسه طرف بیاد 09034777113
شماره تلگرامی باشگاه فرمانیه است.
ببین کلاس گروهی دارن یا نه. دو نفره هم اگه بتونی با یه دوست یا کسی هماهنگ بشی خوبه. چون اوایل خیلی خسته میشی. زمان نصف بشه بهتره

ممنون از راهنماییت
لطف کردی

دل آرام سه‌شنبه 6 آذر 1397 ساعت 10:16

من کلا به بچه سخت نمی گیرم که هم اون اذیت نشه هم من برای برطرف کردن لکه لباس هم یه لکه بر امو گرفتم با اعصاب راحت هر چی ریخت رو لباس با اون پاک می کنم. البته مینی واشی هم که خریدم خیلی تمیز می کنه لباسا رو
اسکواش فرمانیه میرم. دیباجی شمالی. سر نوریان. هزینه یک ساعت زمین 32- مربی بین 50-70- خواستی شماره مربی ام رو هم میدم بهت.

ممنم باید لکه بر بخرم
دل آرام جان برای اسکواش کفش و لباس خاصی نیاز هست و کلا هزینه وسایل مثل راکت و تتوپ چقدره,خیلی نیاز دارم شروع کنم یک ورزش رو
قبلا بسکتبال بازی میکردم الان هم سالد یکبار با دوستانم جمع میشیم و در یک باشگاه بازی میکنیم اما دوست دارم یک ورزش انفرادی هم داشته باشم ,
مربی جلسه ای هست برای کسی که اصلا بلد نیست یا ترمی ,

گندم دوشنبه 5 آذر 1397 ساعت 23:53

من تمام امروز همین حس رو داشتم و دارم از بی خوابی و خستگی و مدام شیر خوردنش خستهام نمی تونم دو ساعت مداوم در خواب غرق بشم . امروز عصر دخترا رو باهم تنها گذاشتم و به بهانه خرید کمی اطراف خانه و در هوای بارانی غروب قدم زدم ولی هیچی نمی تونه جای گریه رو بگیره .
امروز نون می خورد و چون تافتون خونگی بود نرم میشد تمام لباس خودم و خودشو پر کرد و تکه هایی که کمی درشتر بود یا سفت بود تف میکرد خواستم عصبانی بشم دیدم خنده داره باید بهش بخندم هر وقت قراره داغ کنم به خودم میگم چند سال دیگه دلت همین روزها رو می خواد و برای دیدن دهن بی دوندونی که آب دهنش آویزونه دلت غنج خواهد رفت پس از مادر بودن لذت ببر

راست میگید,بلاخص برای جویدن های بدون دندونشون,پسرم شبیه پیر مردهای بی دندون لب پایینش رو میده داخل بعد غذا رو شروع میکنه با لثه هاش جویدن

سحر دوشنبه 5 آذر 1397 ساعت 18:43 http://senator

شیشه دلم برات تنگ شده بود
خداروشکر که آخرش این حس خوب گرفتی
جایی شنیدم خیلی جاها حرکات بچه ها بازتاب روحیه ما تو به این دوساعت خلوت نیاز داشتی
خدا وشکر واسه همه چی

فدات بشم,لطف داری,منم همیشه یادتون هستم
یه جاهایی دست تنها بودن خیلی خیلی خسته ام میکنه ,اما خدا بزرگ و مهربونه و کلی انرژی به آدم میده

دل آرام دوشنبه 5 آذر 1397 ساعت 17:53

دقیقا نتیجه ی درستی گرفتی.
به بی نظمی که ایجاد می کنه و کثیف کاری هاش هم بعد از این عادت باید بکنی.

ااون دو ساعت انقلابی در وجودم ایجاد کرد,
راستی اگر امکان داره در مورد باشگاهی که برای اسکواش میری و هزینه هاش یک توضیحی بهم بده ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.