روزی حلال

بدست آوردن روزی حلال کار ساده ایه, شاید کم باشه اما پر برکته, نصیحتی از پدرم که همیشه آویزه گوشمون بوده اینه که, پول حلال خودتون رو حرام نکنید, خدا رو شکر کار بنایی و گچکاری, و کاغذ دیواری و نقاشی تموم شد و خونه به حالت اولیه اش برگشت, برای نظافت آشپزخونه و سالن پذیرایی از شرکت های, خدماتی یک نیروی آقا گرفتم, داخل کابینت ها رو پاک کردم و فقط قرار بود پنجره رو پاک کنه و بیرون کابینت ها رو دستمال بکشه و یخچال و لباس شویی و گاز رو بکشه جلو و زیرشون رو تمییز, کنه و یک دستمال کفش بکشه و تموم, سالن رو هم فقط کف رو دستمال بکشه و فرش رو پهن کنه و مبل ها رو بزاره, آقای جوونی اومد و انصافا پنجره رو عالی شست, اما الباقی رو به گند کشید, کابینت ها چنان دستمالی کشیده که پر از چربی و لک هست, زیر لباسشویی و یخچال رو با کلی غر زدن تمییز کرد که وظیفه من جابه جایی وسایل نیست, مبل ها رو هم هر چقدر گفتم جارو بکش, نکشید و از اونجایی که خونه تنها بودم و سنگ به شدت از بحث کردن من با این افراد بدش میاد ازش تشکر کردم و سه ساعت زودتر از موعد فرستادم رفت, هر چند که من پول هشت ساعت رو بهش دادم, اما کلی حرص خوردم و الان خودم دستمال و اسکاچ بدست دارم کابینت پاک میکنم, از اون طرف کارهای بنایی دفتر حسابی اعصاب سنگ رو خرد کرده,برای مثال با کسی تماس گرفت و گفت می خواهیم ایزوگام کنیم بیا ببین و قیمت بده, طرف اومد و قیمت داد و بالا بود و کار رو به کس دیگه ای سپرد, الان همون شخصی که فقط اومده نگاه کرده در روز بیست بار تماس میگیره که من رو اینکار حساب باز کرده بودم و رفتم جنس خریدم باید پول جنسای منو بدید,یعنی در حال دست و پنجه نرم کردن با شرایطی هستیم که کاملا برای خودمون تعریف نشده است

نظرات 2 + ارسال نظر
samira چهارشنبه 16 اسفند 1396 ساعت 12:56 http://sama92.blogfa.com

باورت نشه شاید ولی چندبارکه داشتم خونه رو تمیز می کردم یادت افتادم
یعنی اگه میشد می اومدم کمکت
خداروشکر که ردیف شد
منم نمی تونم با کارگر کناربیام تاحالا هم نگرفتم چه بد که خوب کارانجام نداده وبیشتر اذیت شدی
راست میگی دنیای آدم ها فرق می کنه
این موضوع ایزوگام هم ایشاله بدون تنش شدید حل بشه

فدای تو, محبت داری
ایزوگامی فعلا خیلی رو اعصابه, انشالله

دل آرام چهارشنبه 16 اسفند 1396 ساعت 10:49

دقیقا به همین دلیل کارگر نمی گیرم. خیلی رو اعصاب میرن. آخرشم باید خودت تمیز کنی.
خدا رو شکر که تموم شد. من نگرانت بودم شب عیدی با نی نی تو شکم سخته اینطوری

واقعا با نی نی سخت بود ولی خب کسی رو نداشتم که بهم کمک کنه مجبور بودم زیر بار کارگر گرفتن برم که اون هم خودش یک کار اضافه کرد بهم, اما خدا رو شکر تموم شد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.